داستان_زیبای_مداد_و_پاک کن

مداد : متاسفم
پاك کن : چرا ؟ تو هیچ کار اشتباهی نکردی

مداد : متاسفم چون به خاطر من اذیت می شوی هر وقت که من اشتباه می کنم ، تو همیشه آماده ای آن را پاک کنی.

ولی وقتی اشتباهاتم را پاک می کنی بخشی از وجودت را از دست می دهی و هر بار کوچک و کوچکتر می شوی .

پاك کن : اما برای من مهم نیست !

من ساخته شده ام تاهر وقت تو اشتباه کردی به تو کمک کنم با این که می دانم روزی تمام خواهم شد و دیگری جای من را خواهد گرفت .

من رضایت دارم !پس لطفا ناراحتی را کنار بگذار..

گفتگو بین مداد و پاك کن برایم الهام بخش بود.

والدین ، همچو پاك کن و فرزندان مانند مداد هستند.

آنها همیشه درکنار فرزندان هستند و اشتباهات آنها را پاک می کنند.

اگر چه فرزندان جایگزین (همسر ) می یابند ولی والدین از آنچه برای فرزندانشان کرده اند شادمانند.

در تمام طول زندگيم مداد بوده ام و والدین من مانند پاك کن ، هر روز کوچک و کوچکتر می شوند.

اين مرا پر از درد می کند چون می دانم که یک روز انها من را ترک خواهند کرد و خرده های پاك کن تنها چیزی خواهد بود که به خاطرم بیاورد روزی چه کسانی را داشتم…

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.