موضوع: "مناسبت ها"

عید قربان...
شنبه 93/07/12
بندگی کن تا که سلطانت کنند … تن رها کن تا همه جانت کنند
خوی حیوانی سزاوار تو نیست … ترک این خو کن که انسانت کنند
چون نداری درد، درمان هم مخواه … درد پیدا کن که درمانت کنند
بنده ی شیطانی و داری امید … که ستایش همچو یزدانت کنند؟!
سوی حق نارفته چون داری طمع؟ … همسر موسی بن عمرانت کنن
شکر و تسلیم سليمانیت کو؟ … ای که می خواهی سلیمانت کنند
از چَهِ شهوت، قدم بیرون گذار … تا عزیز مصر و کنعانت کنند
بگذر از فرزند و مال و جان خویش … تا خلیل الله دورانت کنند
سر بنه در کف برو در کوی دوست … تا چو اسماعیل قربانت کنند
در ضلالت مانده ای چون سامری … آرزو داری که لقمانت کنند
چشم لاهوتی اگر داری بیا … تا به بزم قرب مهمانت کنند
چون علی در عالم مردانگی … فرد شو تا شاه مردانت کنند
همچو سلمان در مسلمانی بکوش … ای مسلمان تا که سلمانت کنند
تا توانی در گلستان جهان … خار شو تا گل به دامانت کنند
همچو خاک افتادگی کن پیش از آن … که به زیر خاک پنهانت کنند
خوانده ای گر تو یحب الصابرین … صبر کن تا از محبانت کنند
با یتیمان مهربانی پیشه کن … تا پس از تو با یتیمانت کنند
همچو ذاکر ذکر حق کن روز و شب … تا مگر از اهل ایمانت کنند
کلیات خزائن الاشعار، ص ۲۸

عرفه...
شنبه 93/07/12
عرفه روز بازگشت به آغوش مهربان خدا ، روزیست که نا امیدی از درگاه خدا رخت برمیبندد.
روز عرفه از اعیاد عظیمه است اگرچه به اسم عید نامیده نشده است و روزی است که حق تعالی بندگان خویش را به عبادت و طاعت خویش خوانده و موائد جود و احسان خود را برای ایشان گسترانده و شیطان در این روز خوار و حقیرتر و رانده تر و خشمناک ترین اوقات خواهد بود، روایت شده که حضرت زین العابدین (علیه السلام) شنید در روز عرفه صدای سائلی را که از مردم سوال می نمود ، فرمود به او وای بر تو آیا از غیر خدا سوال می کنی در این روز؟ و حال آنکه امید می رود برای بچه های در شکم آنکه فضل خدا شامل حال آنها شود و سعید شوند.